تنها چندروز به آخر پاییز مانده و تولد یلدا خانم، تهتغاری آذر بانو و این تهتغاری آنقدر عزیز است که ایرانیان شب تولدش را که با زایش خورشید یکی است جشن میگیرند و یک دقیقه بیشتر از شبهای دیگراز باهم بودن و کنار هم بودن لذت میبرند.
از گذشتههای دور، مهمانان یلدا هر ساله در شب تولدش دور هم جمع میشدند و زیر کرسیهای خانه مادربزرگ و پدربزرگ با خندههایی از سر ذوق و شوق طولانیترین شب سال را جشن میگرفتند.
زینتبخش سفره یلدا، انارهای دونشدهای بود که مادربزرگ با سلیقه از شب قبل آن را با نظمی خاص در کاسه میریخت و با کمی گلاب معطر میساخت. بعد نوبت قاچ کردن هندوانههای سرخ و شیرین بود و خرمالوهای نارنجی خوشمزه با طعم گس پاییزی.آجیل و کشمش و گردو هم که دیگر پای ثابت این چلهنشینی و دست آخر فال حافظ بود و قرعه بخت.
اما شب یلدا در مازندران که به شب چِله یا چِله شو معروف است و آداب و رسوم خاص خود را دارد. گرچه میتوان گفت بخش زیادی از این آداب و سنن به دست فراموشی سپرده شده ولی هنوز هم در برخی نقاط استان اجرا میشود.
از خوردنیهای این شب میتوان به هندوانه اشاره کرد به این دلیل که مردم اعتقاد دارند با خوردن هندوانه سردی زمستان از جانشان بیرون میرود و دیگر سرمایی حس نمیکنند.
بَرف دِشو یا مخلوط برف و شکر، از دیگر خوراکیهای جالب بود که به نوعی نقش بستنی را برای یلدانشینان بازی میکرد و انواع آجیل و تنقلات.
پِشت زیک و میسگِنده یا پیسگِنده از دیگر خوراکیهای بومی این شبها بود که توسط صاحبخانه مهیا میشد و در روزگار کنونی هم عدهای هنوز به بودن این خوراکیها بر روی سفره شب یلدا اعتقاد دارند.
از دیگر آداب و رسوم این شب میتوان به صلهرحم و فرستادن تحفه یا هدیه از سوی خانواده آقا داماد برای عروس خانمش اشاره کرد که در اصطلاح محلی به آن خَرجی میگفتند.
همه اینها بهانههای بود تا مردم یک شب را دور هم جمع شوند و با گفتن قصه و مرور خاطرات شب را به خوبی به صبح برسانند.
در دنیای ماشینی امروز، یلدا هم مانند بسیاری از رسومات دوستداشتنی کمرنگ شد و یا حداقل دیگر رنگ و بوی گذشته را ندارد و پا به پای پیشرفت تکنولوژی سفرههای یلدایی هم عوض شدند.
دیگر از حافظخوانی و قصهگویی خبری نیست و گوشیهای موبایل و دنیاهای مجازی رنگارنگ جای آن را گرفته و حریف قدری هم محسوب میشود. این تغییر حتی دامن خوراکیهای یلدایی را هم گرفته و در کمتر خانهای تنقلات بومی دیده میشود.
البته شرایط اقتصادی و وضعیت بد معیشتی را هم باید به آن اضافه کرد که به مردم این اجازه را نمیدهد که بتوانند ملزومات این شب کهن را تهیه کنند.
طولانیترین شب سال، فرصتی است تا خانوادهها دور هم جمع شوند و صفا و صمیمیت گذشته را به یاد آورند حتی اگر آجیل فلان قدر قیمت و میوههای الوان هم نباشد میتوان با خوراکیهای ساده قدیمی شب چِله را شاد بود و خندید.