خبرگزاری فارس مازندران ـ زری طاهری پرکوهی|روزهای اولی که اخبار مبنی بر هجوم کوید ۱۹ منتشر شده بود را یادتان هست؟ شاید کسی باورش نمیشد کشندگی این ویروس در حدی باشد که امروز با خبر شنیدن مرگ افراد سالم یکی پس از دیگری تعجب نکنیم!
این روزها ویروس کرونا تبدیل به یک اصل در زندگی و روزمرگیمان شده است و هر کدام ما سعی داریم با آن کنار آمده و دلمان نگرانیم که شاید نفر بعدی باشیم، بهراستی چقد تلخ و دردناک است اگر این ویروس جان یکی از عزیزمان را بگیرد یا اینکه خودمان قربانی شویم.
بارها شنیدیم که میگویند، طرف تا دیروز حالش خوب خوب بود، ولی در بخش کروناییهای بیمارستان بستری و بهطور ناگهانی جان خود را از دست داد، فارغ از این که هنوز دانشمندان جهان درمانی برای این ویروس ناشناخته کشف نکردند، بازی کرونا با جان ما آدمها قاعده خاصی ندارد بخواهد جان میگیرد و نخواهد بیخیال میشود.
این روزها مرگ بر اثر کرونا غمگینترین خبری است که میتوان شنید و متوفی را میتوان از مظلومترینها دانست چرا که کرونا نه تنها بر جانش افتاده بلکه مانع از شلوغ شدن اطرافش حتی پس از مرگ خواهد شد!
میخواهیم شما را به خواندن مصاحبه با همسر یکی از افرادی دعوت کنیم که شنیدن خبر فوتش در اثر کرونا تعجب خیلی ها را در پی داشت، وی درمانگر نه پزشک بلکه رئیس یک بیمارستان بزرگ بود که در صف اول مقابله با کرونا قرار داشت، سرانجام دومین شهید مدافع سلامت شهرستان آمل شد.
*عقدشان را آسمانها بسته بودند!
هاجر طهماسبی ۴۹ ساله همسر شهید دکتر سید بهرام طهماسبی رئیس بیمارستان امام خمینی (ره) آمل شهید مدافع سلامت، که دختر عموی این شهید بزرگوار است به ۲۷ سال زندگی مشترک با آقای دکتر اشاره کرده و میگوید؛ ما اهل روستای ملاکلای شهرستان محمود آباد هستیم بهقول همسرم عقد ما از بچگی در آسمانها بسته بودند.
یادش بخیر، عمو و زن عمو به آقای دکتر که پسر ارشد در بین ۶ خواهر و برادر دیگر بود، نگاه دیگری داشتند و با او در همه کارها مشورت میکردند، درست سال گذشته بود که پدرشوهرم بهدلیل ابتلا به بیماری قلبی وصیتنامه خود را دست همسرم داد…
* با اینکه وصیتنامه پدر به او داده شد ولی خلف وعده کرد!
وی ادامه میدهد؛ عمویم به آقا بهرام گفت؛ پسرم، من حال خوبی ندارم اگر روزی از بینتان رفتم از تو میخواهم بچهها را دور هم جمع کرده و نگذاری صمیمیت بینتان از بین برود، همسرم هم گفت «دور از جانتان پدر جان ما همیشه باهیم…»
خانم طهماسبی این جمله را که میگوید، بغضی در گلویش جمع شده و بیان میکند؛ همسرم دوست داشت خلبان شود ولی پدرش مخالفت کرد حتی در گزینش شرکت کرد و منصرف شد چه کسی فکرش را میکرد، همسرم زودتر از همه از بین ما برود، بس که مهربان و صبور بود همه دوستش داشتند، کافی بود اعضای خانواده و فامیل با او تماس بگیرند آب دستش بود به زمین میگذاشت و پیگیر خواستهشان میشد.
همسرم که کشاورززاده بود پس از اتمام تحصیلات، در ابتدا رئیس مرکز بهداشت محمودآباد، بعد رئیس بیمارستان امام رضا (ع) آمل و استاد دانشگاه، رئیس کلینیک آرین و در پایان رئیس بیمارستان امام خمینی (ره) آمل شد.
*ادامه فعالیت در بیمارستان در حالی که به کرونا مبتلا بود
همسر شهید طهماسبی اضافه میکند؛ پس از اینکه همسرم در اوج بحران کرونا در بیمارستان امام خمینی آمل (ره) مشغول بهکار شد صلاحیت و لیاقت خوبی از خودش به نمایش گذاشت، روز به روز تعداد بیماران کرونایی افزایش پیدا کرد تا جایی که دکتر به کرونا مبتلا شد، روز اول که به خانه آمد گفت کمی بیحال هستم و احساس کوفتگی در بدن دارم.
من از او خواستم در خانه بماند ولی گفت؛ چشم امید پرستاران و بیماران به من است، با رعایت موارد پیشگیرانه به بیمارستان رفته و به همه انرژی میدهم، بعد از سه روز حالش خیلی بدتر شد تا جایی که نیاز به اکسیژن پیدا کرد، دو هفته کامل در بیمارستانی که خودش رئیسش بود بستری شد.
وی ابراز میکند؛ زمانی که بر سر بالینش رفتم گفت خانم من اینجا افسردگی میگیرم چرا نمیتوانم کاری انجام بدهم، کادر درمان را ناامید کردم بهزودی حالم بهتر میشود و همچون روز اول کار را از سر میگیرم، من که خودم هم کرونا داشتم در طول این مدت کمتر میتوانستم همسرم را ببینم نگران حالش بودیم تا جایی که به تاکید دکتر آسودی گفت و البته مخالفت همسرم به زور راهی تهرانش کردیم.
*و شهادت در عین ناباوری!
همسرم به همراه برادرش با آن حال نگران کننده در بیمارستانی در شهر تهران بستری شد، من فقط میتوانستم تلفنی با او صحبت کنم، بار آخری که صدایش را شنیدم گفت حالم خیلی خوب شده غذایم را کامل خوردم ان شالله برمیگردم از سه فرزندم و خودت مراقبت کن و بگو که بهزودی برمیگردم.
خانم طهماسبی با صدایی گرفته یادآور میشود: پس از مدت کوتاهی با خبر شدم که همه اعضای بدن دکتر از کار افتاده و قلبش ایستاد، باورم نمیشد، آقا بهرام گفته بود حالش خوب است، گفته بود مشکل تنفسش رفع شده، دنیا بر سرم خراب شد، ما هنوز دو فرزند مجرد داریم…
*از نوجوانی در میادین جنگ و عاشق شهادت بود
البته باید بگویم، کمی بعد از خاکسپاری همسرم در زادگاهش در مزار شهدا، با خودم فکر کردم یادم آمد همسرم از نوجوانی در جبههای جنگ بود، آرزویش شهادت بود، اگر به مرگ طبیعی از دنیا میرفت حسرت میخورد، او همیشه با وضو بود، برای برپایی نماز احترام زیادی قائل بود و قرآن را به سه زبان میخواند، در مناسبتها و ایام محرم خیرات میکرد و شامدهی داشتیم.
همسر شهید طهمسابی با اشاره به اینکه آقای دکتر از عاشقان امام حسین و اهل بیت (ع) بود، ادامه میدهد؛ او چندین بار به کربلا، سوریه و مکه مکرمه سفر کرد، بعد از شهادتش با لباس احرام به خواب دخترمان آمد و روی کاغذی از پدرش امضا گرفت خوشحال شد و رفت…
ناگفته نماند همسرم جانباز شیمیایی بود ولی به کسی نمیگفت، آرزویش خدمت به مردم و شهادت در راه خدا بود، بعد از فوت پدرو مادرم برای من نقش پدر و مادر داشت، همیشه در کارهای خانه کمک میکرد و به من احترام میگذاشت روزی چند بار با من تماس میگرفت، هنوز هم وقتی تلفن به صدا در میآید گوشی را میگیرم و فکر میکنم او پشت خط است…
وی در پایان بیان میکند؛ همسرم به آرزویش رسید و در روز عرفه شهید شد، ۱۸ محرم امسال مصادف با چهلمین روز از شهادتش است، محرم سال گذشته فراموشم نخواهد شد، مراسم داشتیم، کسی فکرش را نمیکرد محرم امسال جایش خالی باشد.
صحبتهای غمانگیز همسر شهید طهماسبی در همینجا قطع میشود، نوبت به عکسها میرسد، ورق که میزنیم چهرهای مظلوم دیدا میشود که در دوران دفاع مقدس در جبههای جنگ حضور داشت ولی شهادت روزیاش نبود.
کمی جلوتر میرویم، در جوانی در صف اول جبهه درمان قرار داشت، با تلاش و پشتکار نشان داد که علاوه بر پزشک بودن یک مدیر توانا است که میتواند در شرایط سخت و محدود روی پا بایستد، وی همواره در بین مردم بود تا جایی که به کرونا مبتلا شد ولی هنوز امید داشت که میتواند موثر باشد تا جایی که به آرزوی دیرینهاش رسید.
به گزارش فارس: شهید دکتر سید بهرام طهماسبی رئیس بیمارستان امام خمینی (ره) آمل و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران در ۹ مرداد ۹۹، بر اثر ابتلا به کووید ۱۹ به جمع شهدای مدافعان سلامت پیوست و در ۱۱ مرداد در این شهرستان بهصورت خودرویی تشییع شد.
وی دومین شهید مدافع سلامت شهرستان آمل و یازدهمین شهید مدافع سلامت استان مازندران در راه مبارزه با ویروس کرونا بوده است./ خبرگزاری فارس مازندران