با ما همراه باشید

دسته بندی نشده

دلبری چشم‌هایش …

ایران از زمان باستان تا به امروز آدم‌های بزرگ به خود زیاد دیده است. کسانی که در دل مردم جاودانه شده‌اند. برخی به خاطر شجاعتشان، عده‌ای به خاطر تفکرشان، جمعی به خاطر نوع مرگشان و ..

منتشر شده

در

ذهنتان را مرور کنید. حتما به اسم‌های مختلف بر می‌خورید. اسامی که می‌توانند صفحات کتابی چند جلدی را به خود اختصاص دهند.

در این میان اما کسانی که در جنگ کشته و شهید شده‌اند جایگاه ویژه دارند. مردم فارغ از دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی خود به این افراد نگاه می‌کنند. شهید برای مردم راست و چپ ندارد.  شهید نسل اول و نسل سوم ندارد. شهید در دل جوانی که شب‌های جمعه به دعای کمیل می‌رود یا جوانی که به پارتی می‌رود جا دارد. در میان این قهرمان‌ها برای مردم چیز دیگری هستند.

شهدا ویژگی‌های مختلفی دارند. مردم آنها را به خاطر وطن پرستی‌شان، شجاعت‌شان، مظلومیت‌شان و فداکاری‎‌هایشان دوست دارند. این دوست داشتن هم فقط مخصوص ایرانی‌ها نیست. در همه دنیا کشته‌شدگان جنگ جایگاه ویژه‌ای در بین مردم دارند. مردم به آنها به عنوان قهرمان نگاه می‌کنند.

دلبری چشم‌هایش ...

شهید محسن حججی یکی از این قهرمان‌هاست که این روزها دل مردم را برده است. شهیدی که در قالب ماموريت‌هاي پاكسازي تروريست‌هاي داعشي در منطقه الجمونه نزدیک مرز تنف (مرز عراق،اردن و سوریه) به اسارت رسيد و بعد از چند روز سربريده شد.

لحظه اسارت او توسط داعش ثبت شده است. ابتدا عکس‌هایی از اسارت حججی مخابره شده و بعد فیلم لحظه اسارت او دست به دست پخش شد.

دلبری او از همین عکس شروع شد. قاعدتا هر فردی که به دست گروهی مانند داعش اسیر می‌شود، می‌داند که در بهترین حالت به گلوله کشته خواهد شد. همین باعث ایجاد ترس و وحشت در فرد می‌شود. عکس منتشر شده از محسن حججی اما حکایت دیگری داشت.

در چشم‌های او ترس به چشم نمی‌خورد. تمام قد ایستاده بود. انگار نه انگار توسط وحشی‌ترین آدم‌های روی زمین اسیر شده است. چنان با صلابت ایستاده بود که گویی او فاتح و داعشی اسیر بود. شجاع و مقتدر به جلو می‌رفت یا بهتر بگوییم توسط داعشی به جلو رانده می‌شد.

چشم‌هایش که در آن اقتدار موج می‌زد باعث شد، نام محسن حججی در کنار دیگر قهرمان‌های ایران در دل تاریخ ثبت شود. این روزها در شبکه‌های اجتماعی پر باشد از عکس او و نگاهش.

آنگونه که تصاویر می‌گوید او چند روز بعد از اسارت سربریده شده است. سری که شجاعت، اقتدار و مظلومیت را با خود همراه داشت. باید برای او نوشت:

با صدای بی صدا

مثل یک کوه بلند

مثل یک خواب کوتاه

یه مرد بود یه مرد

ادامه مطلب
برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *