دی ماه که از راه میرسد قلبها به تپش میافتد، حال و هوای این روزها قابل وصف نیست، چون داغی که همچنان تازه هست و هر چه به سالروز شهادت و لحظات شهادت نزدیک ونزدیکتر میشویم، داغ درونی ملت بزرگ ایران بیشتر و تازهتر میشود.
کاش خورشید، در صبح روز ١٣ دی ماه ١٣٩٨، بدون وجود حاج قاسم سلیمانی طلوع نمیکرد، چون حسرت وجود سردار دلها برای همیشه تاریخ و تا ابد بر دلمان نشسته و خلأ وجودی آن سردار دلها و تسخیرکننده قلبهای مالامال از عشق به اسلام، قرآن، عترت، انقلاب، رهبری، ولایت، شهدا، ملت و مملکت، به طور ناگسستنی و بدون لحظهای درنگ و غفلت در ذهنمان فراموش نمیشود و خاطرات پر خطرات آن شهید عزیز و بزرگوار همواره بر دلمان تا ابدیت ثبت و ضبط خواهد بود.
از مدتها پیش که زمان به تاریخ و لحظه شهادت آن سردار با اقتدار وپر افتخار نزدیک میشود، باوجود گذشت یک سال از تاریخ شهادت آن سردار افتخار آفرین اسلام و سرباز فدایی رهبر معظم انقلاب، تمام شهرها، آبادیها، کوی و برزن در سراسر کشور اسلامی ایران، یک پارچه سیهپوش شده و میشود.
قدم به قدم چهره شهرهای سراسر کشور بهطور عام و شهر چالوس به عنوان قدم گاه ٢١ هزار شهید دوران دفاع مقدس، به طور خاص، از نظر معنوی و روحانی، حال و هوای دیگری دارد تا جایی که قدم به قدم این شهر، مشحون از عکسها، دلنوشتهها، سخنان کوتاهی از حاج قاسم سلیمانی بهصورت بنر، نقاشی، تراکت و دیگر اشکال تبلیغاتی و تعزیتداری است.
از طرفی این روزها هر شهروند چالوسی در ادارات، نهادها خیابانها، اماکن آموزشی، ورزشی، درمانی، تفریحی، اقتصادی، درون تاکسیها، محلهای کسب و کار و غیره، وقتی که به هم میرسند، بین همه آنها صحبت از بزرگ مردی است که تمام وقت، سلامتی، فرصت و توان خود را برای تأمین امنیت ملتهای مسلمان منطقه وقف کرده است.
آن شهید گرانقدر، نه تنها محبوب دلهای ملت ایران، بلکه محبوب دلهای همه ملتها در کشور های اسلامی منطقه به شمار میآید و در هیچ زمان، مکان و تاریخی از نظر ملتهای منطقه و آزادیخواهان و آزاداندیشان جهان فراموش نمیشود.
در این روزها از هر کسی که خواسته میشود یک جمله از حاج قاسم بگویند؛ جملگی در جواب از بزرگی، بزرگواری، عظمت روحی، عمل گرایی، مردم داری، شجاعت، جسارت، صداقت، صراحت، شفافیت، داشتن ایمان، اتکال به خداوند، خلوص نیت، پاک نهادی و… شهید سلیمانی یاد میکنند و اغلب با چشمان اشکبار در حالی که قطرات اشک بر گونههایشان فرو میغلطد، غمگنانه، به پرسشها پاسخ میدهند.
بهراستی حاج قاسم که بود؟ چه کرد؟ چگونه شخصیتی بود؟ در خدمت چه کسانی بود؟ چه اندیشهای داشت؟ و چه اهدافی را تعقیب میکرد؟ که این گونه در دل همه جای گرفته و فراموش نشده و نمیشود.
امروز فرهنگ، مرام و مسلک شهید حاج قاسم بهعنوان مکتبی رهاییبخش در قلوب اقشار مختلف میهن اسلامی ایران، فراسوی کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه و خارج از این منطقه رسوخ کرده است.
*گفتوگو با والدین شهیدی که مدافع حرم بود
شهید مصطفی شیخ الاسلامی، نخستین شهید مدافع حرم چالوس متولد ۲۲ دی ماه سال ۱۳۶۴ در چالوس است که در ۱۶ آذر سال ۹۴ در دفاع از حرم حضرت زینب (س) در درگیری با گروه تروریستی و تکفیری داعش در شهر حلب سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمده است.
شهیدمصطفی شیخ الاسلامی آر پی جیزن بود و برای دفاع از اسلام و حرم حضرت زینب راهی سوریه شده بود و در یک عملیات سنگین در شهر حلب پس از چند شلیک موفق و به هلاکت رساندن دشمنان در اثر برخورد گلوله قناسه به پهلویش در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۹۴ به شهادت رسید و در گلزار شهدای شهرستان چالوس به خاک سپرده شد.
این شهید والامقام، دوران کودکی خود را در آغوش پدر و مادری مهربان و با ایمان سپری کرد و از کودکی به پیامبران و ائمه معصومین(ع) و اهل بیت علیهالسلام علاقه وافری داشت و از صمیم قلب شیفته آنها بود و در اکثر مراسم و آئینهای مذهبی که در مساجد مختلف برگزار میشد شرکت میکرد.
همزمان شهید از عناوین علمی و ورزشیاش بیاطلاع بودند
پدر شهید مصطفی پاسدار بازنشسته و مادر آن شهید خانهدار است، حاج زین العابدین شیخ الاسلامی پدر شهید مصطفی طی گفتوگویی با فارس، بیان میکند: با آن که سطح تحصیلات مصطفی، کارشناسی ارشد مکانیک بوده و در زمینه ورزشهای رزمی هم بسیار فعال و در رقابتهای مختلف نیز دارای عناوین برتر و عنوان قهرمانی داشته، اما تا زمانی که به شهادت نرسیده بود هیچ یک از هم دورهها و همرزمانش اطلاع نداشتند که دارای چنین تحصیلات و چنین مقام و عناوین قهرمانی بوده است.
مصطفی با خصلت پهلوانی خود، بسیار فروتن، خاکی، متواضع و تودار بوده و هیچگاه از توانمندیها، استعدادها، ظرفیتها و کارآمدیهای خود کمترین ادعایی نداشته و به کسی بروز نمیداد.
*حاج قاسم به شوخی به من گفت ۶۰ ماه خدمت در جنگ داشتی و شهید نشدی!؟
حاج زین العابدین شیخ الاسلامی از احساس آرامش کامل خود در کنار شهید حاج قاسم سلیمانی سردار دلها میگوید و ادامه میدهد؛ وقتی به اتفاق جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم، به دیدار حاج قاسم در بابل رفتیم احساس آرامش عجیبی میکردم گویی مصطفی هم در آن دیدار و در آن لحظه حضور دارد، حاج قاسم بدون عجله و با آرامش کامل در کنار همه خانوادهها مینشست و با آنها همدردی میکرد.
وی اضافه میکند؛ در ملاقات حضوری با حاج قاسم پس از معرفی و شناخت من، وقتی متوجه شد که در دوران دفاع مقدس، ۶۰ ماه سابقه حضور در جبهه ها را دارم، به شوخی گفت: چطور شهید نشدی؟ گفتم من هم سالها است آماده شهادتم اما سعادت نداشتم، سپس شهید سلیمانی مرا در آغوش خود گرفت و پیشانیم را بوسید و گفت شوخی کردم انشالله سلامت باشی!!
در ملاقات حضوری با حاج قاسم پس از معرفی و شناخت من، وقتی متوجه شد که در دوران دفاع مقدس، ۶۰ ماه سابقه حضور در جبهه ها را دارم، به شوخی گفت: چطور شهید نشدی؟ گفتم من هم سالها است آماده شهادتم اما سعادت نداشتم، سپس شهید سلیمانی مرا در آغوش خود گرفت و پیشانیم را بوسید و گفت شوخی کردم انشالله سلامت باشی!!
*روی کولهپشتی که همراهش داشت نوشته بود "شهید مصطفی" !
در ادامه حاجیه صغری جهاندار، مادر شهید مدافع حرم، شهید مصطفی شیخ الاسلامی اظهار میکند: مصطفی فرزند بزرگ من بود، بسیار باایمان، با خدا و مردمی بوده، در کار خانه خیلی با من همکاری میکرد، اگر مریض میشدم خودش شام و ناهار را درست میکرد و نسبت به من پدر، خواهر و برادرانش بسیار مهربان بود.
وی ادامه میدهد؛ او عاشق شهادت بود و روی کوله پشتیاش نوشته بود شهید مصطفی شیخ الاسلامی در حالی که هنوز زنده بود، او مشتاقانه عازم جبههها در سوریه میشد.
*فرزندی که پس از شهادت پسرم متولد شد
خانم جهاندار مادر شهید شیخالاسلامی یادآور میشود: پسرم همیشه به ما میگفت خطری ما را تهدید نمیکند، وقتی که به ما میگفت به کربلا برای محافظت از زائران کربلا میرود، بههمین خاطر به او گفتم برو خدا پشت و پناهت باشد، آن زمان همسر شهید باردار بوده و شهید مدام زنگ می زد و میگفت اگر برنگشتم مراقب همسر و بچه آیندهام باشید، فرزند شهید دو ماه پس از شهادتش به دنیا آمد.
تا زمانی که سردار دلها، شهید سلیمانی در قید حیات بود، هیچ پسر یا دختری از فرزندان شهیدان مدافعان حرم، احساس یتیمی و بیکسی نمی کردند اما پس از شهادت سلیمانی، همه فرزندان شهدای مدافعان حرم، خود را بیپناه، تنها و یتیم احساس کردند
مادر این شهید در ادامه با سوال فارس درباره حاج قاسم اشک در چشمانش حلقه زد و بیان کرد: تا زمانی که سردار دلها، شهید سلیمانی در قید حیات بود، هیچ پسر یا دختری از فرزندان شهیدان مدافعان حرم، احساس یتیمی و بیکسی نمیکردند اما پس از شهادت سلیمانی، همه فرزندان شهدای مدافعین حرم، خود را بیپناه، تنها و یتیم احساس کردند.
به گزارش فارس؛ این روزها قلب کشورمان، ایران کهن روزگار و ملت ریشهدار در تاریخ بشریت، به تپش افتاده است، بیشک آحاد ملت ایران، بلا استثنا، بیقرار فرا رسیدن لحظه انتقام خون حاج قاسم عزیز هستیم و برای فرا رسیدن آن لحظه، شمارهگذاری میکنیم و همگی اندوهناک هستیم از اینکه، ای کاش روز ۱۳ دی هرگز به وقوع نمیپیوست.